متوجه شدیم که مشتریان ما استفاده از تخفیفها، هدایا و اعتبارات غیرنقدی را دوست دارند. اما برای آنها جای ابهام و سوال است که شرکت ما چرا باید این تخفیفها را ارائه کند؟
پاسخ دادن به این سوال شاید کمی طولانی باشد. اما بطور خلاصه میتوان گفت: "چون با تعیین اهداف و سیاستهای ارائه انواع تخفیفها به مشتری-بصورت برنامهریزی شده و منحصربهفرد-میتوان سودآوری شرکت را تضمین کرد."
در مطالعهای که سال 2012 انجام شد، محققان دریافتند که دریافتکنندگان کوپنهای تخفیف، 38 درصد افزایش سطح رضایتمندی را تجربه کرده و 11 درصد بیشتر از کسانی که کوپن دریافت نکردهاند، به برند ارائه دهندهی تخفیف وفادار بودهاند.
چیزی که من در مورد چنین مطالعاتی دوست دارم این است که دادههای آنها دروغ نمیگوید. این اعداد امیدوارکننده به نظر میرسند، اما یک استراتژی تبلیغاتی قوی، مهم است که صرف نظر از اندازهی دادههای تحقیقاتی، اقدامات لازم برای محافظت از سود شرکت و ارائه ارزش بیشتر به مشتری را نیز انجام دهد.
استراتژی فروش T.card
مصرفکنندگان و خریداران خدمات، معاملههای خوب را دوست دارند (از جمله خود من ...)
و 92 درصد از آنها هنگام خرید، از کوپنهای تخفیف استفاده میکنند. یعنی موقع انتخاب بین ارائهدهندگان خدمات و محصولات، ترجیح میدهند سراغ آنهایی بروند که بیشتر تخفیف میدهند.
از این موضوع میتوان به عنوان یک استراتژی تبلیغاتی قوی و مهم استفاده کرد و هزینههای تبلیغاتی را صرف ارائه تخفیف به مشتریان نمود. این نوع استراتژی تبلیغاتی برای دست یافتن به یک برنامه وفاداری و بازاریابی، میتواند برای تجارت ما در شرایط مختلف خوب یا بد باشد.
ما سقف تخفیفاتی را که بدون به خطر انداختن حاشیه سود شرکت، میتوانستیم به مشتریان خود ارائه دهیم محاسبه کردیم و این تخفیفات را بصورت انباشته و در قالب اعتبار غیرنقدی، تحت عنوان T.card ارائه دادیم؛ تا مشتریان بصورت عینی بتوانند مشاهده کنند با پیوستن به مشتریان وفادار و استفاده از خدمات مراکز زیرمجموعهی این شرکت تا چه اندازه میتوانند در هزینههای خود صرفهجویی کرده و از ما تخفیف دریافت نمایند.
این استراتژی بر روی به دست آوردن و حفظ مشتریان وفادار متمرکز است...
T.card برای به دست آوردن احساس وفاداری مشتریان چه میکند؟
بدون شک در عرصههای رقابتی، برای ماندن و موفق شدن در عرصه، لازم است یک عامل متمایز به خدمات خود اضافه کنیم.
ارائه تخفیف به تنهایی نمیتواند این عامل متمایز کننده باشد. چرا که سایر رقبای ما نیز برای تشویق به خرید و ارائه ارزش به مخاطبان خود، چه در رسانههای اجتماعی و چه در مراکز خدماتی، درصد تخفیفهایی را برای مدت زمان محدود به مشتریان ارائه میکنند.
ما به این فکر کردیم که چگونه میتوانیم یک استراتژی تبلیغاتی ایجاد کنیم که مشتریانمان بتوانند استفاده از این تخفیفها را برای مواقع بحرانی خود پسانداز کنند؟
و برای اینکه بتوانیم تصمیمگیری درباره زمان استفاده از تخیفها را به اختیار خود مشتریان بگذاریم، T.card برسر کار آمد.
اما ایراد این استراتژی چیست؟
برخی افراد به دلایل مختلف به این مدلهای کسب و کار شک دارند. به نظر میرسد بازاریابی اجتماعی و بازاریابی وابسته (بدون تخفیف) یا بازاریابی ارجاعی و موارد مشابه برای آنها جذابتر از دریافت کوپن تخفیف باشد.
شک و عدم اطمینان حاکم بر این استراتژی ممکن است بتواند مدل بازاریابی کوپنی را از چرخه بازاریابی و تجارت حذف کند. بنابراین حکم هیئت منصفه برای تصمیمگیری درباره آیندهی این استراژی فعلا معلق است. اما ما تمایل داریم باور کنیم که T.card ابزاری قوی است که میتواند شک و عدم اطمینان را از چهره این عرصه محو کند.
چراکه این مدل کسب و کار به اندازهای معقول هست که بتواند معاملاتی را ارائه دهد که واقعاً مؤثر هستند، ما فکر میکنیم مشتریان ترجیح میدهند خدمات خود را از مراکزی دریافت کنند که میتوانند تخفیفهای بیشتری را ارائه کنند و این کار سایر ارائه دهندگان را تشویق میکند تا به ارائه تخفیف ادامه دهند تا این مسیر همچنان جذاب باقی بماند.
با T.card از مراکز خاص، با شیوهی خاص و با مبلغی خاص خرید کنید...